دیشب خدا آروم صدام کرد و گفت ...خوابی ؟؟؟عشقت داره قربون صدقه یکی دیگه میره اونوقت توراحت خوابیدی ...لبخندی زدم وگفتم خداجونم این همون مخلوقته که وقتی آفریدیش به خودت آفرین گفتی ...خدایا دستشو گرفتم و آوردمش پیشت گفتم من اینو میخوام تو لبخند زدی و گفتی...این نه ...از این بهترشو واست کنار گداشتم ولی من....پامو کوبیدم زمین وگفتم من فقط اینو میخوام اونوقت تو آروم گفتی ...<آخه لعنتی قول یکی دیگه رو به این دادم>